از بین آن همه جسد عراقى، پیكر یك شهید كشف شد.
تبلیغات
به این سایت رأی بدهید
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 320
بازدید دیروز : 97
بازدید هفته : 527
بازدید ماه : 2857
بازدید کل : 72871
تعداد مطالب : 265
تعداد نظرات : 32
تعداد آنلاین : 1

آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 265
:: کل نظرات : 32

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 26

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 320
:: باردید دیروز : 97
:: بازدید هفته : 527
:: بازدید ماه : 2857
:: بازدید سال : 23055
:: بازدید کلی : 72871
نویسنده : mohammad
دو شنبه 5 اسفند 1392

از صبح تا ظهر، هفت شهید كشف شد. رمز حركت آن روزمان امام رضا(ع) بود;

امام هشتم. حتماً یك شهید دیگر كشف مى شود، اما خبرى نشد. خبر رسید

امام جماعت مسجد امام جعفرالصادق(ع) در شهر العماره عراق، نزدیك به

صد و پنجاه پیكر را آورده تحویل ما بدهد. موجى از شادى در بین بچه ها حاكم شد.

سر قرار رفتیم. اجساد داخل یك كانتینر بود. یكى یكى آنها را از ماشین پیاده كردیم،

اما همه اجساد عراقى بود كه خودمان كشف كرده و تحویلشان داده بودیم و آنها هم اجساد

را مخفى كرده و به خانواده ها نداده بودند. از بین آن همه جسد عراقى، پیكر یك شهید كشف شد.

با هفت شهید كشف شده در صبح، شد هشت شهید. جالب بود. اما از آن جالب تر، نوشته پشت لباس آن شهید بود: «یا معین الضعفا».




:: موضوعات مرتبط: خاطرات تفحص , ,
:: بازدید از این مطلب : 1067
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
دیگر شهدا تشنه نیستند.فدای لب تشنه ات پسر فاطمه(س).
روی عقیق نوشته بود:« به یاد شهدای گمنام»
شهدایی که در فاضلاب انداخته شده بودند
شهدایی که با شکنجه، زنده به گور شدند
هفت شهیدی که با قیچی‌های بزرگ فولادی از وسط جدا شده بودند
دیگر دنبال آب نبودیم . « شهید ابوالفضل ابوالفضلی»
ژنرال بعثی گفت: همراه این شهید پارچه قرمزرنگی بود
عکسی خندان از امام خمینی(ره) تو جیب شهید گمنام...
دیدیم روی پیشانی یک شهیدروئیده اند
راهی بازار شد.مثل دیوانه ها شده بود.عکس را به صاحبان مغازه ها نشان میداد
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

نظر شما در مورد وبلاگ چیست؟

پیوندهای روزانه
تبادل لینک هوشمند


  خندهتبادل لینک هوشمند خنده
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دفاع مقدس و آدرس defaemoghadas3.tk لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.